شاخص فلاکت اردبیل، فریادی بیپاسخ از شمالغرب
گون آیدین: استان اردبیل، با تمام زیباییها و ظرفیتهای خدادادیاش، سالهاست که در سایه بیتوجهی و سیاستهای نادرست، از مسیر توسعه و پیشرفت بازمانده است.

به گزارش گون آیدین، استان اردبیل که میتوانست نگینی درخشان در شمالغرب ایران باشد، در واقع به نمادی از محرومیت بدل شده است. کشاورزی پربازده، طبیعت بکر، منابع آبی غنی، ظرفیتهای عظیم گردشگری و صنایع دستی متنوع، همگی میتوانستند پیشرانهای توسعه این خطه باشند، اما امروز آمارها فریاد میزنند که اردبیل، با وجود همهی این داشتهها، یکی از استانهای با بالاترین شاخص فلاکت در کشور است.
بر اساس آمار منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران در پاییز سال ۱۴۰۳، نرخ تورم در استان اردبیل به ۳۵.۲ درصد رسیده و نرخ بیکاری نیز عدد ۱۰.۱ درصد را نشان میدهد. جمع این دو شاخص که تحت عنوان «شاخص فلاکت» شناخته میشود، به عدد نگرانکننده ۴۵.۳ واحد رسیده؛ رقمی که اردبیل را به صدر جدول فلاکت در کشور رسانده است. این یعنی مردمان این دیار، هر روز زیر بار گرانی، تورم، بیکاری و ناامیدی، بیشتر خم میشوند.
اما چرا استانی با این همه استعداد در چنین وضعیتی گرفتار شده است؟ یکی از مهمترین دلایل، کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهاست. جادهها، خطوط ریلی، شبکههای ارتباطی و خدماتی در این استان یا وجود ندارند یا فرسودهاند. این یعنی حتی اگر سرمایهگذاری بخواهد صورت گیرد، زیرساخت لازم برای تحقق آن وجود ندارد. همین مسئله باعث شده فرصتهای شغلی اندک و درآمد مردم پایین بماند، و در نتیجه جوانان ناامید از آینده، به مهاجرت از این استان روی بیاورند.
از طرف دیگر، اقتصاد اردبیل هنوز به کشاورزی سنتی متکی است؛ کشاورزیای که بهجای ماشینآلات مدرن و دانش فنی، با بیل و کلنگ و دعا پیش میرود. این در حالی است که نبود صنایع تبدیلی و تکمیلی باعث شده محصولات کشاورزی و دامی، بدون هیچ ارزشافزودهای خامفروشی شوند و سود آن به جیب دیگر استانها برود.
در بخش آموزش نیز وضعیت اسفناک است. استان اردبیل فاقد مراکز پژوهشی و دانشگاههای توانمند در سطح ملی است؛ و این یعنی تربیت نیروی انسانی متخصص برای پیشبرد توسعه، یا به کندی صورت میگیرد یا اصلاً انجام نمیشود. در حوزه گردشگری هم با وجود جاذبههایی مانند سبلان، دریاچه شورابیل، جنگل فندقلو و آبگرمهای معدنی متعدد، نبود اقامتگاههای مناسب، ضعف تبلیغات و دسترسی سخت، مانع از جذب گردشگران داخلی و خارجی شده است.
باید اعتراف کرد که اردبیل نه قربانی فقر منابع، بلکه قربانی فقر توجه و مدیریت است. استانی که میتوانست به قطب کشاورزی، قطب گردشگری، یا حتی مرکز صادرات صنایع دستی در کشور بدل شود، امروز در صدر جدول فلاکت ایستاده است. این یک لعنت تاریخی نیست؛ این نتیجهی سالها نادیده گرفته شدن استانی است که مردمانش بیش از آنچه سزاوارش هستند، رنج میکشند.
اگر همین حالا فکری به حال اردبیل نشود، این زخم کهنه عمیقتر خواهد شد. توسعه اردبیل نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است؛ ضرورتی برای بازگرداندن کرامت به زندگی مردم مظلوم این استان.
نویسنده: علیرضا مردی