اقتصاد بین الملل 1404/01/14 20:42:23 | کد خبر: 11932

تعرفه‌های ترامپ و آشفتگی اقتصادی جهانی

گون آیدین:ترامپ مجددا تعرفه‌های جدیدی را بر بخش عمده شرکای تجاری آمریکا وضع کرد.

گون آیدین،به گزارش گون‌آیدین به نقل از اکونومیست، ترامپ مجددا تعرفه‌های جدیدی را بر بخش عمده شرکای تجاری آمریکا وضع کرد.

این تعرفه‌ها شامل ۳۴٪ بر کالاهای وارداتی از چین، ۲۷٪ بر هند، ۲۴٪ بر ژاپن و ۲۰٪ بر اتحادیه اروپا می‌شود. بسیاری از اقتصادهای کوچک‌تر با نرخ‌های بسیار سنگین‌تری مواجه خواهند شد و حداقل تعرفه برای تمامی کشورها ۱۰٪ خواهد بود.

با احتساب تعرفه‌های قبلی، مجموع تعرفه‌های اعمال‌شده بر چین به ۶۵٪ می‌رسد. البته کانادا و مکزیک از این تعرفه‌های جدید معاف شده‌اند و این تعرفه‌ها شامل صنایع خاصی مانند خودرو (با تعرفه ۲۵٪) یا نیمه‌هادی‌ها نخواهد شد. با این حال، سطح کلی تعرفه‌های آمریکا به سطحی فراتر از دوران رکود بزرگ و حتی به قرن نوزدهم بازمی‌گردد.

ترامپ این روز را «یکی از مهم‌ترین روزهای تاریخ آمریکا» خواند. و تا حدی هم درست می‌گوید؛ چرا که این تصمیم به معنای خروج کامل آمریکا از نظام تجارت جهانی و ورود آن به دوره‌ای از حمایت‌گرایی اقتصادی است.

اکنون کشورهایی که از این تصمیم آسیب خواهند دید، باید به دنبال راه‌هایی برای کاهش ضررهای ناشی از آن باشند. تقریباً تمامی ادعاهای ترامپ درباره تاریخ، اقتصاد و اصول تجارت اشتباه هستند.

او همواره از دوران تعرفه‌های بالا و مالیات‌های پایین در اواخر قرن نوزدهم تمجید کرده است، اما مطالعات نشان می‌دهد. که این سیاست‌ها در آن زمان رشد اقتصادی را محدود کرده بودند.

علاوه بر این، او اکنون به‌طور عجیبی مدعی است که کاهش تعرفه‌ها موجب رکود بزرگ ۱۹۳۰ شد و تعرفه‌های اسموت-هاولی نتوانستند به موقع برای حل بحران اعمال شوند. در حقیقت، این تعرفه‌ها خود به تشدید رکود اقتصادی کمک کردند، همان‌طور که تعرفه‌های جدید ترامپ نیز به تمام اقتصادهای دنیا آسیب خواهد زد.

طی ۸۰ سال گذشته، مذاکرات تجاری متعدد به کاهش تعرفه‌ها و افزایش رفاه جهانی کمک کرده است. از نظر اقتصادی نیز استدلال‌های ترامپ کاملاً اشتباه است.

او مدعی است که تعرفه‌ها برای از بین بردن کسری تجاری ضروری هستند، زیرا این کسری را نوعی انتقال ثروت به خارجی‌ها می‌داند. اما واقعیت این است که این کسری به دلیل این ایجاد شده که آمریکایی‌ها کمتر از میزان سرمایه‌گذاری کشورشان پس‌انداز می‌کنند.

این روند دهه‌هاست که ادامه دارد و تأثیری بر رشد اقتصادی آمریکا نداشته است. هیچ منطقی وجود ندارد که تعرفه‌های جدید بتوانند این کسری را از بین ببرند. اصرار بر ایجاد توازن تجاری با تک‌تک شرکای تجاری، همان‌قدر غیرعقلانی است که بگوییم ایالت تگزاس باید با هر یک از ۴۹ ایالت دیگر تراز تجاری برابر داشته باشد.

از نظر فنی نیز ترامپ دچار سوءبرداشت شده است. او مدعی است که تعرفه‌های جدید بر اساس معیارهایی مانند تعرفه‌های کشورهای دیگر بر آمریکا، دستکاری‌های ارزی و مالیات بر ارزش افزوده تعیین شده‌اند، اما در حقیقت، این تعرفه‌ها صرفاً بر اساس سهم کسری تجاری دوطرفه از میزان واردات هر کشور تعیین شده‌اند؛

روشی که تقریباً به اندازه تعیین مالیات بر اساس تعداد حروف صدادار نام افراد، تصادفی و بی‌پایه و اساس است! این سیاست‌ها بی‌شک به آمریکا آسیب خواهد زد.

مصرف‌کنندگان آمریکایی باید بهای بیشتری برای کالاها بپردازند و انتخاب‌های کمتری خواهند داشت. افزایش هزینه قطعات موردنیاز تولیدکنندگان آمریکایی، همراه با کاهش رقابت خارجی، موجب کاهش بهره‌وری خواهد شد.

در پی اعلام این تصمیم، بازارهای سهام سقوط کردند. به‌عنوان نمونه، سهام شرکت نایک که کارخانه‌هایی در ویتنام دارد (مشمول تعرفه ۴۶٪)، ۷٪ کاهش یافت. آیا ترامپ واقعاً فکر می‌کند که آمریکایی‌ها با دوختن کفش‌های خودشان وضعیت بهتری خواهند داشت؟

کشورهای دیگر نیز از این سیاست آسیب خواهند دید و باید به دنبال راهی برای پاسخگویی باشند. یکی از گزینه‌ها، اقدام متقابل و وضع تعرفه‌های مشابه علیه آمریکا است، اما این راهکار ممکن است ترامپ را به تشدید اقداماتش ترغیب کند و بحران را بدتر کند، همان‌طور که در دهه ۱۹۳۰ اتفاق افتاد.

به جای جنگ تجاری، کشورها باید تجارت آزاد میان خود را گسترش دهند، به‌ویژه در بخش خدمات که محرک اصلی اقتصاد قرن بیست‌ویکم است. آمریکا تنها ۱۵٪ از تقاضای جهانی برای واردات را تأمین می‌کند.

حتی اگر تمام واردات خود را متوقف کند، ۱۰۰ کشور دیگر می‌توانند طی پنج سال صادرات ازدست‌رفته خود را جبران کنند. اتحادیه اروپا، اعضای پیمان تجاری جامع و مترقی اقیانوس آرام (CPTPP)، کره جنوبی و اقتصادهای کوچک و باز مانند نروژ در مجموع ۳۴٪ از تقاضای جهانی برای واردات را تشکیل می‌دهند. در مورد چین، بسیاری از کشورهای غربی معتقدند که شرکت‌های دولتی این کشور قوانین تجارت جهانی را نقض می‌کنند.

برای ایجاد یک سیستم تجاری با چین، این کشور باید بر مصرف داخلی خود تمرکز کند تا نگرانی‌ها درباره دامپینگ کاهش یابد.همچنین، چین می‌تواند در ازای کاهش تعرفه‌ها، سرمایه‌گذاری بیشتری در اروپا انجام دهد. اتحادیه اروپا نیز باید قوانین سرمایه‌گذاری خود را یکپارچه کند تا بتواند توافق‌های جامع‌تری را تنظیم کند.

در نهایت، ایجاد روابط تجاری پایدار، فرآیندی زمان‌بر و دشوار است، اما ایجاد موانع تجاری بسیار سریع و آسان انجام می‌شود. هرچند که سیاست‌های ترامپ جهان را دچار آشفتگی کرده است، اما این به معنای آن نیست که تصمیمات نادرست او بر آینده تجارت جهانی مسلط خواهد شد.

مترجم: علیرضا مردی

avatar
سلام

پایگاه خبری گون آیدین

مشاهده اخبار