بیکاری، دری به سوی فقر و نابرابری
گون آیدین: بیکاری یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی و اجتماعی در ایران است که تبعات گستردهای در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی دارد.

به گزارش گون آیدین، این معضل نهتنها بر وضعیت اقتصادی کشور تأثیر میگذارد، بلکه موجب افزایش آسیبهای اجتماعی، کاهش سطح رفاه عمومی و تضعیف سرمایه انسانی میشود. نرخ بیکاری در ایران به دلایل مختلفی همچون رکود اقتصادی، سیاستهای نادرست اشتغالزایی، مشکلات ساختاری در نظام آموزشی و عدم تطابق مهارتهای نیروی کار با نیازهای بازار، همچنان در سطح بالایی قرار دارد.
یکی از پیامدهای مهم بیکاری، کاهش قدرت خرید مردم و تشدید مشکلات معیشتی است. زمانی که افراد شغل مناسبی ندارند، درآمد کافی نیز نخواهند داشت و این موضوع منجر به کاهش تقاضا برای کالا و خدمات میشود. در نتیجه، رکود اقتصادی تشدید شده و چرخهای معیوب شکل میگیرد که خروج از آن دشوار است. این وضعیت میتواند به تعطیلی بیشتر واحدهای تولیدی و افزایش نرخ بیکاری منجر شود.
از سوی دیگر، بیکاری تبعات اجتماعی گستردهای به همراه دارد. افزایش بیکاری باعث رشد ناهنجاریهای اجتماعی نظیر سرقت، اعتیاد، افسردگی، مهاجرتهای اجباری و حتی افزایش آمار طلاق میشود. افراد بیکار بهدلیل نداشتن درآمد کافی، ممکن است به سمت فعالیتهای غیرقانونی سوق داده شوند یا دچار مشکلات روانی همچون استرس و افسردگی گردند. تحقیقات نشان داده است که احساس بیهودگی و نداشتن هدف در زندگی، از جمله دلایلی است که موجب افزایش اختلالات روانی در افراد بیکار میشود.
یکی دیگر از آثار منفی بیکاری، فرار مغزها و مهاجرت نیروی کار متخصص است. بسیاری از جوانان تحصیلکرده که امکان یافتن شغل مناسب در داخل کشور را ندارند، به فکر مهاجرت میافتند. این روند موجب از دست رفتن سرمایه انسانی کشور و کاهش سطح نوآوری و توسعه میشود. همچنین، خروج نیروی کار ماهر از کشور باعث میشود که بخشهای صنعتی، علمی و فناوری با کمبود نیروی متخصص مواجه شوند که این امر رشد اقتصادی را با مشکل مواجه میکند.
بیکاری همچنین بر نهاد خانواده تأثیر مخربی دارد. فردی که بیکار است، قادر به تأمین نیازهای اولیه خانواده خود نیست و این موضوع باعث ایجاد تنشهای خانوادگی میشود. بسیاری از خانوادههایی که دچار مشکلات اقتصادی هستند، با بحرانهای عاطفی و روانی نیز مواجهاند که در نهایت میتواند منجر به فروپاشی خانواده شود.
پاز سوی دیگر، کودکان در خانوادههای بیکار معمولاً از امکانات آموزشی، بهداشتی و رفاهی مناسبی برخوردار نیستند که این موضوع شکاف طبقاتی را افزایش داده و چرخه فقر را در نسلهای بعدی تداوم میبخشد.
نظام آموزشی ایران نیز یکی از عواملی است که به بیکاری دامن میزند. عدم تطابق میان مهارتهای فارغالتحصیلان دانشگاهی با نیازهای بازار کار، یکی از مشکلات اساسی است. بسیاری از دانشجویان پس از فارغالتحصیلی متوجه میشوند که دانش و مهارتهای آنها متناسب با نیازهای کارفرمایان نیست. در نتیجه، یا مجبور به انجام کارهایی خارج از تخصص خود میشوند، یا برای یافتن شغل مناسب سالها منتظر میمانند.
در نهایت، بیکاری باعث کاهش اعتماد عمومی به سیاستهای دولت میشود. زمانی که جوانان تحصیلکرده و افراد جویای کار نتوانند شغل مناسب پیدا کنند، احساس ناکامی و ناامیدی در جامعه افزایش مییابد. این وضعیت میتواند منجر به کاهش مشارکت اجتماعی، بیاعتمادی به مسئولان و در نهایت، افزایش تنشهای اجتماعی شود. برای حل این معضل، دولت باید با اصلاح ساختارهای اقتصادی، حمایت از تولید داخلی، ایجاد اشتغال پایدار و بهبود نظام آموزشی، راهکارهای عملی و مؤثری ارائه دهد.
نویسنده: علیرضا مردی