بحران ناتمام؛ چرا اقتصاد ایران درگیر رکود و تورم است؟
گون آیدین: یکی از داغترین مسائل اقتصادی ایران در حال حاضر، رکود تورمی است؛ وضعیتی که در آن هم قیمتها بهشدت افزایش مییابد و هم رشد اقتصادی کند یا منفی است. این ترکیب، مثل یک تله خطرناک برای تولیدکنندگان، کسبوکارها و مردم عمل میکند، زیرا هزینههای زندگی بالا میرود، اما درآمدها و فرصتهای شغلی افزایش پیدا نمیکنند.

گون آیدین،بحران اقتصادی ایران، سالهاست که میان رکود و تورم گرفتار شده و هر روز فشار بیشتری بر معیشت مردم وارد میکند. قیمتها سر به فلک کشیده، اما تولید همچنان در رکود است. مردم از یکسو با افزایش هزینههای زندگی دستوپنجه نرم میکنند و از سوی دیگر، کاهش قدرت خرید امانشان را بریده است. اما چرا این بحران پایان ندارد؟
نقدینگی سرگردان و چاپ پول بیپشتوانه، یکی از اصلیترین ریشههای این بحران است. دولت، برای جبران کسری بودجه خود، بدون پشتوانه پول چاپ میکند. این حجم عظیم پول، اما به سمت تولید و سرمایهگذاری مولد نمیرود؛ بلکه راه خود را به سمت بازارهای غیرمولد مثل مسکن، طلا، ارز و خودرو باز میکند و تورم را روزبهروز تشدید میکند. در همین حال، ارزش پول ملی سقوط میکند و دلار، هر روز قلههای جدیدی را فتح میکند. بالا رفتن نرخ ارز یعنی واردات گرانتر، هزینه تولید بالاتر و کاهش قدرت خرید مردم. کارخانجاتی که نیاز به مواد اولیه وارداتی دارند، بهسختی سرپا ماندهاند و هزینه تولیدات داخلی هم بهشدت افزایش یافته است.
در کنار همه این مشکلات، تحریمها و محدودیتهای تجاری، نفس اقتصاد را گرفتهاند. شرکتهای ایرانی دسترسی محدودی به سیستم بانکی جهانی دارند و همین باعث شده که واردات تجهیزات، مواد اولیه و فناوریهای موردنیاز برای تولید، مشکل و گرانتر از همیشه باشد. از سوی دیگر، سرمایهگذاران داخلی هم به آینده اقتصادی ایران اعتماد ندارند. قوانین ناپایدار، تغییرات ناگهانی سیاستهای اقتصادی و فضای کسبوکار نامناسب، باعث شده که سرمایهها بهجای ورود به بخش تولید، راهی بازارهای غیرمولد یا کشورهای دیگر شوند. فرار سرمایه، ضربه سنگینی به رشد اقتصادی زده و وضعیت اشتغال را وخیمتر کرده است.
اما مشکل تنها به اینجا ختم نمیشود. دولت با کسری بودجه شدید روبهروست و برای جبران آن، یا مالیاتها را افزایش میدهد و یا از بانک مرکزی استقراض میکند، که نتیجه هر دو، فشار بیشتر بر تولیدکنندگان و ایجاد موجهای تورمی جدید است.
راهحل چیست؟ مهار نقدینگی و کنترل تورم، اصلاح سیاستهای پولی و بانکی، ایجاد ثبات اقتصادی برای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، افزایش شفافیت و مقابله جدی با فساد، توسعه تولید و صادرات غیرنفتی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، همگی گامهای اساسی برای خروج از این بحران هستند. اما تا زمانی که سیاستگذاران دست از تصمیمات مقطعی و ناکارآمد برندارند و نگاه عمیق و بلندمدتی به مشکلات نداشته باشند، این بحران همچنان پابرجا خواهد ماند و معیشت مردم هر روز سختتر از قبل خواهد شد.
نویسنده: جعفر ساعینیا