تعرفه یا تله؟ چگونه سیاستهای تعرفهای ایران به ماشین تولید رانت تبدیل شدهاند
گون آیدین: در دهههای اخیر، سیاستهای تعرفهای ایران، بهویژه در دوران تحریمها، از مسیر حمایت منطقی از تولید ملی خارج شده و به ابزاری ناکارآمد، ضدرقابتی و ضدتوسعهای تبدیل شدهاند. اگرچه در تئوری، تعرفهها میتوانند عاملی برای تقویت صنایع داخلی باشند، در عمل، در ایران این ابزار بیشتر بهانهای برای حمایت از انحصارها و مانعتراشی برای رقابت واقعی شده است.

گون آیدین،نخستین ضعف ساختاری این سیاستها، نبود استراتژی صنعتی مشخص، منسجم و آیندهنگر است. تعرفهها بدون توجه به مزیتهای نسبی، ظرفیتهای تولید داخلی، و نیازهای زنجیره ارزش افزوده تعیین میشوند.
بهجای طراحی هدفمند و زماندار برای رشد صنایع، تعرفهها در ایران بهطور دستوری و اغلب با نگاه کوتاهمدت تعیین میگردند. نمونه بارز آن، صنعت خودرو است که با یکی از بالاترین تعرفههای واردات در جهان، هنوز درگیر مشکلاتی مانند کیفیت پایین، قیمت بالا و فقدان نوآوری است. این حمایت بیقید و شرط، فقط به نهادهای شبهدولتی خاص سود رسانده و هیچ انگیزهای برای بهبود کیفیت و بهرهوری باقی نگذاشته است.
نکته دوم، سیاسیسازی و فسادپذیری گسترده در فرآیند تعرفهگذاری است. تصمیمات مربوط به تعرفهها در ایران بیشتر تحت تأثیر فشار گروههای ذینفع درونساختار قدرت گرفته میشود تا تحلیلهای کارشناسی. لابیهای قدرتمند برخی صنایع، از طریق نفوذ در نهادهای تصمیمگیر، مانع اصلاح تعرفهها شده و منافع خود را بر منافع ملی ترجیح دادهاند. این وضعیت، فرصت را از صنایع نوپا، دانشبنیان و صادراتمحور گرفته و مسیر دسترسی آنها به فناوری، مواد اولیه و بازارهای بینالمللی را دشوار کرده است.
سوم، بیثباتی، نبود شفافیت و تغییرات غیرقابل پیشبینی در ساختار تعرفهای، یکی از معضلات جدی فضای اقتصادی ایران است. فعالان اقتصادی نمیتوانند با اطمینان برنامهریزی کنند، زیرا هر لحظه ممکن است با تغییرات ناگهانی در تعرفهها مواجه شوند. این بیثباتی، ریسک فعالیتهای تولیدی و تجاری را افزایش داده و محیط کسبوکار را ناپایدارتر کرده است.
در نهایت، پیامدهای اجتماعی این سیاستها نیز قابل چشمپوشی نیست. تعرفههای سنگین واردات منجر به افزایش قیمت کالاها، کاهش قدرت خرید مردم، و تشدید تورم شدهاند. در واقع، مصرفکنندگان عادی هزینه حمایت از صنایع ناکارآمد را پرداخت میکنند، بدون آنکه محصولی باکیفیتتر یا ارزانتر دریافت کنند.
برای برونرفت از این بنبست، نیاز به اصلاحات بنیادین در سیاستگذاری تعرفهای وجود دارد؛ اصلاحاتی که بر پایه شفافیت، رقابتپذیری، زمانبندی حمایتها و تقویت واقعی تولید ملی باشد. در غیر این صورت، تعرفهها همچنان ابزاری برای حفظ رانت خواهند ماند، نه توسعه.
نویسنده:علیرضا مردی