آذربایجان 1403/11/16 22:23:19 | کد خبر: 9869

مرکزگرایی، زخمی بر پیکر ایران؛ چرا آب عمان به تهران می‌رسد اما دریاچه اورمیه فراموش می‌شود؟

گون آیدین: ایران، قربانی سیاست‌های مرکزگرایانه‌ای است که سال‌هاست منابع و امکانات را به سمت پایتخت سرازیر کرده و دیگر مناطق کشور را به حاشیه رانده است. تصمیمات دولت‌ها در ایران، همواره بر اساس یک اصل نانوشته بوده: «اول تهران، بعد هیچ‌کس!» از توسعه زیرساخت‌ها تا توزیع بودجه، از اجرای پروژه‌های ملی تا تخصیص منابع طبیعی، همگی در یک جهت حرکت کرده‌اند؛ تهران و چند شهر مرکزی در اولویت‌اند، و دیگر نقاط کشور، محکوم به بی‌توجهی و فراموشی. اما این سیاست‌های تبعیض‌آمیز تا کجا ادامه خواهد داشت؟

گون آیدین،اخیراً، یکی از عجیب‌ترین و ناعادلانه‌ترین پروژه‌های کشور صحبت از اجرا شدن دارد؛ انتقال آب از دریای عمان به استان‌های مرکزی، خصوصاً تهران. پروژه‌ای که میلیاردها دلار هزینه دارد، انرژی زیادی مصرف می‌کند، و در نهایت، فقط پایتخت‌نشینان از آن بهره خواهند برد. این در حالی است که دریاچه اورمیه، یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های طبیعی کشور، در حال نابودی است و هیچ اقدام جدی برای نجات آن انجام نمی‌شود.

انتقال آب عمان به تهران؛ یک سیاست ناعادلانه و بی‌منطق سال‌هاست که دولت‌ها در ایران به جای حل ریشه‌ای بحران آب، به دنبال راهکارهای پرهزینه و بی‌نتیجه هستند. یکی از این تصمیمات بحث‌برانگیز، انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی است. سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا همیشه پایتخت و مناطق مرکزی در اولویت این پروژه‌های عظیم هستند؟ چرا هیچ‌کس به فکر بحران‌های زیست‌محیطی در مناطق دیگر کشور نیست؟ برای درک این ناعدالتی، کافی است به چند واقعیت توجه کنیم: ۱- انتقال آب از عمان به تهران هزینه‌ای نجومی دارد پروژه‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، به‌ویژه از یک دریا به داخل کشور، به‌شدت پرهزینه و غیرمنطقی هستند. پمپاژ آب از سطح دریا به ارتفاعات فلات مرکزی، نیازمند انرژی بسیار بالایی است که هزینه‌های اقتصادی و زیست‌محیطی سنگینی به دنبال دارد. درحالی‌که با همین بودجه می‌توان بحران آب در مناطق بحرانی را مدیریت کرد، کشاورزی را اصلاح نمود و از تکنولوژی‌های مدرن استفاده کرد. ۲- بی‌توجهی به بحران‌های آبی در مناطق دیگر کشور دریاچه اورمیه، روزگاری بزرگ‌ترین دریاچه آب شور خاورمیانه بود، اما حالا به دلیل سوءمدیریت و برداشت بی‌رویه آب، در حال خشک شدن است. این دریاچه، زیستگاه هزاران گونه جانوری و منبع معیشت میلیون‌ها نفر در منطقه بود، اما چرا کسی برای نجات آن اقدامی جدی نکرد؟ چرا میلیاردها دلار خرج انتقال آب به تهران می‌شود، اما بودجه کافی برای احیای دریاچه اورمیه تخصیص نمی‌یابد؟ پاسخ ساده است؛ اورمیه در مرکز کشور نیست! ۳- مرکزگرایی؛ عامل اصلی این تبعیض‌ها در تمام این سال‌ها، دولت‌های ایران تمام امکانات را به تهران و چند شهر مرکزی محدود کرده‌اند، گویی باقی کشور وجود خارجی ندارد. شبکه متروی تهران، بودجه‌ای بیشتر از کل پروژه‌های حمل‌ونقل عمومی سایر شهرها دارد. بیمارستان‌های مدرن، دانشگاه‌های مجهز، صنایع و امکانات شهری، همگی در پایتخت متمرکز شده‌اند. حالا نوبت به منابع طبیعی رسیده است؛ وقتی آب کم می‌شود، به‌جای مدیریت مصرف، به‌جای اصلاح سیستم کشاورزی و کاهش هدررفت، تصمیم می‌گیرند آب را از هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر به تهران برسانند!

چرا دریاچه اورمیه فراموش شد؟ دریاچه اورمیه، قربانی همین سیاست‌های مرکزگرایانه است. اگر این دریاچه در نزدیکی تهران بود، آیا دولت‌ها اجازه می‌دادند به این وضعیت دچار شود؟ آیا حاضر بودند سال‌ها آن را نادیده بگیرند و فقط وعده‌های توخالی بدهند؟ قطعاً نه! مشکل اینجاست که اورمیه در مرکز کشور نیست، در نتیجه، اولویتی هم ندارد. همین ماجرا را در بسیاری از مسائل دیگر نیز می‌توان مشاهده کرد: توسعه صنعتی در تهران و کرج، درحالی‌که شهرهای دیگر با بیکاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند. متمرکز شدن پروژه‌های زیرساختی در مرکز کشور، درحالی‌که استان‌های مرزی از کمترین امکانات برخوردارند. تمرکز امکانات درمانی پیشرفته در تهران، و رنج بیماران سایر مناطق از نبود امکانات پزشکی مناسب. این تبعیض آشکار، یکی از مهم‌ترین موانع پیشرفت متوازن در ایران است.

چرا ایران به تمرکززدایی نیاز دارد؟ مرکزگرایی شدید در ایران، کشور را در وضعیت بحرانی قرار داده است. نه‌تنها عدالت منطقه‌ای زیر پا گذاشته شده، بلکه تمرکز بیش‌ازحد امکانات در تهران، خودِ پایتخت را نیز به بن‌بست رسانده است. ترافیک‌های وحشتناک، آلودگی شدید هوا، کمبود منابع و هزینه‌های بالای زندگی، نتیجه همین تمرکز نامتعادل است.

راه‌حل چیست؟ ۱- سرمایه‌گذاری در مناطق دیگر کشور به‌جای خرج میلیاردها دلار برای انتقال آب به تهران، این بودجه باید صرف توسعه متوازن در سراسر ایران شود. احیای دریاچه اورمیه، اصلاح سیستم‌های آبیاری، ساخت زیرساخت‌های صنعتی در شهرهای غیرمرکزی، می‌تواند بحران آب و توسعه نامتوازن را هم‌زمان حل کند. ۲- تمرکززدایی اداری و اقتصادی چرا همه چیز باید در تهران باشد؟ وزارتخانه‌ها، سازمان‌های دولتی و مراکز صنعتی، باید به شهرهای دیگر منتقل شوند. بسیاری از کشورها این مدل را اجرا کرده‌اند و موفق بوده‌اند. ۳- توقف پروژه‌های مرکزگرا و اجرای عدالت منطقه‌ای سیاست‌های اقتصادی و زیست‌محیطی کشور نباید تنها بر اساس نیازهای پایتخت تنظیم شود. اگر قرار است آب از دریای عمان منتقل شود، اولویت باید مناطق کم‌آب و بحرانی مانند سیستان و بلوچستان باشد، نه تهران!

ایران متعلق به همه است، نه فقط تهران! تبعیض سیستماتیک در سیاست‌های توسعه‌ای ایران، کشور را به دو بخش تبدیل کرده است؛ یک ایران برخوردار (تهران و چند شهر مرکزی) و یک ایران فراموش‌شده. پروژه انتقال آب عمان به تهران، نمونه‌ای دیگر از این رویکرد ناعادلانه است. درحالی‌که دریاچه اورمیه در حال نابودی است، میلیاردها دلار برای تأمین آب پایتخت هزینه می‌شود. اما ایران متعلق به همه است، نه فقط پایتخت! وقت آن رسیده که دولت‌ها از این سیاست‌های اشتباه دست بردارند و عدالت را در توسعه کشور رعایت کنند. در غیر این صورت، بحران‌هایی که امروز در نقاط مختلف ایران در حال شکل‌گیری است، به‌زودی دامن‌گیر کل کشور خواهد شد.

نویسنده: جعفر ساعی‌نیا

avatar
سلام

پایگاه خبری گون آیدین

مشاهده اخبار