ماجرای دختری که گاوهای مریض را نجات میداد؛ معجزه در کار است؟
گون آیدین: فرهاد محمدزاده کارگردان فیلم کوتاه «گاوکُش» با اشاره به اینکه این فیلم بر محور معجزه شکل گرفته است، گفت که هر مخاطب میتواند برداشت خاص خودش را از قصه و شخصیتها داشته باشد.

گون آیدین ، فرهاد محمدزاده کارگردان فیلم کوتاه «گاوکُش»،درباره ایده اولیه این فیلم عنوان کرد: این فیلم از یک ایده تکخطی درباره معجزهدر ارتباط باحیوانات شکل گرفت. در طول چندین ماه با دوستم عماد درویشی، این داستان را پرداخت و فیلمنامه «گاوکُش» را نوشتیم.
وی دربارهانتخابفضایروستایی برای این فیلم توضیح داد:بر اساسفیلمنامه و برای اینکه اعتقاد به معجزه را بهتر به مخاطب انتقال دهیم،فضایروستایی راانتخابکردیم چون به ذهنیت ما نزدیکتر بود. جغرافیای آن روستا برای ما مهم نبود و در فیلم هم بر موقعیت جغرافیایی تأکید نداشتیم، هرچند از گویشهای محلی استفاده کردیم. در واقع، زبانهای بهکاررفته شامل زبان آذری، گیلکی، فارسی و زبان اشاره است از این روفضایروستایی برای این ایده مناسبتر بود.
این کارگردان در ادامه درباره فضای بصری فیلم گفت: حدود ۹۰ درصد فیلمنامه در فضای خارجیاتفاقمیافتاد و هدف ما این بود که در فصل و لوکیشن مناسب فیلمبرداری کنیم تا سکانسها ازنظربصری چشمنواز باشند. همچنین میخواستیم تضادی بین زیبایی محیط و فضای تاریک و خشکی که دختربچه داستان در آن زندگی میکند،ایجادکنیم.
محمدزاده درباره نورپردازی این فیلم کوتاه تصریح کرد: برای اینکه نورپردازی و طراحی صحنه «گاوکُش» در خدمت قصه باشد، ۸۰ درصد نور فیلم را طبیعی گذاشتیم و با فیلمبردار به توافق رسیدیم که طیف رنگهای زرد و سبز در کل فیلم حضور داشته باشد. با توجه به تمرکز ما بر نور طبیعی، سعی کردیم از پتانسیلهای محیط در زمان فیلمبرداری استفاده کنیم.
وی درباره لوکیشنها و طراحی صحنه فیلم بیان کرد: تمام لوکیشنهای فیلم مربوط به روستایی بود که خودم در آنجا متولد شدهام و چند سالی در آن زندگی کردهام. پنج لوکیشن داشتیم که همگی روستایی بودند. طراح صحنه داشتیم اما بخش زیادی از چیدمان صحنه را خودم انجام دادم. خانه اصلی فیلم، خانهمادربزرگمبود و خانههای دیگر متعلق به همسایههای ما بود. در طراحی صحنه از امکانات موجود استفاده کردیم و چیز خاصی نساختیم درواقع فقط فضای محیط را کمی خلوتتر کردیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در شخصیتپردازی فیلم ازنمادهایگوناگون استفاده کرده است، گفت: در قصه، نمادهای خاصی مدنظر نداشتم زیرا وقتی چیزی میسازم، به نماد فکر نمیکنم. فقط سعی میکنم داستانی را که در ذهن دارم، روایت کنم. مخاطب میتواند برداشت خودش را داشته باشد. به نظر من، درست نیست که فیلمساز با نمادها مضمون خاصی را به مخاطب تحمیل کند، چون این کار باعث میشود نمادها ازاثربیرون بزنند. وقتی فیلم «گاوکُش» را میبینید، هر مخاطبی برداشت متفاوتی از شخصیتها و پایان داستان دارد. من هم ایناتفاقرا دوست دارم، چون گفتگو ایجاد میکند.
محمدزاده درباره پایان باز این فیلم توضیح داد: معجزه اساساً یک امر ماوراءالطبیعه است و نمیتوان درباره آن با قطعیت حرف زد. ما هم سعی کردیم این عدمقطعیت را در فیلمجاریکنیم. در پایان فیلم متوجه میشویم که شاید از ابتدا معجزهای در کار نبوده و این افراد فقط تلاش کردهاند گاوهای بیمار را درمان کنند امادر نهایتچند گاومردهروی دستشان میماند و برخوردی هجوآمیز با موضوع معجزه شکل میگیرد. با این حال، میتوانیم معجزه را امریمبهمبدانیم که شاید در اطراف ما رخ دهد. در فیلم هم این ابهام وجود دارد زیرا در پایان نمیدانیمگاوبه دلیل آرزوی دختربچه مرده، خودش بیمار بوده یا اصلاًنمردهاست. ما پایان قطعی برای فیلم در نظر نگرفتیم تا مخاطب خودش داستان را تفسیر کند.
این کارگردان در پایان درباره حضورهای جهانی این فیلم عنوان کرد: «گاوکُش» پس از جشنواره فیلم کوتاه تهران، در ۷-۸ جشنوارهبینالمللیشرکت و چندین جایزه دریافت کرد و اخیراً نیز درپنجاهوچهارمینجشنواره دانشجویی آلمان حضور داشته است. سال گذشته فیلم را با یک پخشکننده عرضه کردم که راضی نبودم، اما امسال شخصاً مسئولیت پخش آن رابر عهدهگرفتهام.
منبع: مهر