جامعه 1404/02/01 10:00:28 | کد خبر: 12367

فرار مغزها از قلب آذربایجان؛ چرا ماندن دشوار شده است؟

گون آیدین: مهاجرت نیروی کار ماهر از تبریز نه‌تنها یک چالش اقتصادی، بلکه زخمی عمیق بر پیکر فرهنگی و اجتماعی این شهر است. پدیده‌ای که آینده تبریز را تهدید می‌کند و فرزندانش را در غربت رها می‌سازد.

گون آیدین، مهاجرت نیروی کار ماهر از تبریز، دیگر یک اتفاق ساده یا طبیعی نیست؛ این روزها به یک بحران خاموش تبدیل شده است. بحرانی که آرام و بی‌صدا، پایه‌های توسعه و پویایی این شهر کهن را می‌لرزاند.

تبریزی که روزگاری قطب صنعت، دانش، فرهنگ و تجارت ایران بود، حالا با چشمانی نگران، شاهد کوچ سرمایه‌های انسانی‌اش است.

هر روز که می‌گذرد، یکی دیگر از پزشکان باتجربه، مهندسان خلاق، هنرمندان دغدغه‌مند یا جوانان تحصیل‌کرده، چمدان می‌بندند و به امید آینده‌ای بهتر، از تبریز می‌روند. مقصدشان یا پایتخت است، یا کشورهای دوردستی که قدر علم و تخصص را بهتر می‌دانند. و ما، در همین تبریز باقی می‌مانیم، با حسرتی در دل و سوالی بی‌پاسخ: چرا آن‌قدر این شهر را برای ماندن سخت کرده‌ایم؟

واقعیت این است که تبریز سال‌هاست با بی‌توجهی‌های برنامه‌ریزان ملی و بی‌عملی مسئولان محلی، از مدار توسعه پایدار خارج شده است. پروژه‌های صنعتی نیمه‌کاره، فرصت‌های شغلی محدود، عدم حمایت از نوآوری و کارآفرینی، و نبود عدالت در توزیع امکانات، همه دست‌به‌دست داده‌اند تا نخبگان و نیروهای ماهر، ماندن را بی‌معنا ببینند. وقتی فرصت رشد نیست، امید هم می‌میرد.

اما مسئله فقط اقتصادی نیست. پیامدهای اجتماعی این مهاجرت بسیار عمیق‌تر است. خانواده‌هایی که از هم پاشیده‌اند، پدران و مادرانی که حسرت دیدن فرزندانشان را سال‌ها به دل دارند، محله‌هایی که دیگر صدای شور جوانی در آن‌ها شنیده نمی‌شود. جامعه‌ای که ستون‌های فکری‌اش را از دست می‌دهد، محکوم به ایستایی و فرسایش است.

حتی در دانشگاه‌ها، که باید کانون اندیشه و تحول باشند، نشانه‌های این خالی شدن دیده می‌شود. کلاس‌هایی با استادان کم‌انگیزه یا بازنشسته، دانشجویانی که آینده‌ای برای خود در شهر نمی‌بینند، و پژوهش‌هایی که هرگز به صنعت نمی‌رسند. این‌ها هشدارهایی هستند که متأسفانه کسی جدی نمی‌گیرد.

با این حال، جای سؤال است، چرا از بازگشت این نیروها حمایت نمی‌شود؟ چرا بستری فراهم نمی‌شود که آن‌هایی که در غربت به افتخار رسیده‌اند، دوباره به زادگاهشان برگردند؟ تبریز می‌تواند از تجربه‌های جهانی آن‌ها بهره‌مند شود، می‌تواند دوباره تبدیل به قطب نوآوری و توسعه شود، اگر اراده‌ای باشد.

این‌جا، دیگر بحث فقط از دست دادن نیروی کار نیست؛ بحث از دست دادن هویت است. نسلی که دل در گرو شهر خود ندارد، دیگر نمی‌تواند میراث‌دار فرهنگ، اصالت و زبان مادری‌اش باشد. تبریزِ خالی از نخبگان، شهری بی‌روح خواهد بود؛ با خیابان‌هایی که فقط خاطره‌ی شور و شکوه دیروز را در خود دارند.

باید پذیرفت که ما در برابر این بحران مسئولیم. نه فقط دولت یا مسئولان، که خود مردم نیز باید مطالبه‌گر باشند. جامعه‌ی مدنی، دانشگاهیان، اصناف و رسانه‌ها، باید از تبریزِ آینده دفاع کنند. این شهر سزاوار زندگی بهتر برای فرزندانش است؛ نه حسرت، نه کوچ، نه خاموشی.

در پایان، مهاجرت نیروی کار ماهر از تبریز، نه یک انتخاب فردی، بلکه نتیجه‌ی سال‌ها غفلت و بی‌تدبیری است. اگر امروز اقدامی نکنیم، فردا بسیار دیر خواهد بود. تبریز به فرزندانش نیاز دارد، همان‌طور که آن‌ها نیز به شهری زنده، پیشرفته و امیدبخش محتاج‌اند.

نویسنده: علی محمدی‌پور

avatar
سلام

پایگاه خبری گون آیدین

مشاهده اخبار