دورنمای غنیسازی در دور پنجم
گون آیدین: با وجود برگزاری چهار دور مذاکره بین تهران و واشنگتن، همچنان حرفوحدیثها و گمانهزنیها درباره نوع توافق فنی احتمالی ایران و آمریکا در خصوص غنیسازی ادامه دارد. مقامات آمریکایی از جمله استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در مذاکرات و مارکو روبیو، وزیر خارجه این کشور اظهارنظرهایی درباره غنیسازی ایران ارائه کردهاند که تاحدودی این مساله را پیچیدهتر کرده است.

گون آیدین،همچنین نشریه پولیتیکو روز گذشته در گزارشی به نقل از دو مقام اروپایی و یک مقام سابق دولت ترامپ که خواستند نامشان فاش نشود، نوشت که مقامات ارشد ترامپ، ازجمله استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او در امور غرب آسیا، بهطور علنی میگویند که هیچ توافقی را که به ایران اجازه غنیسازی اورانیوم بدهد، امضا نخواهند کرد، اما تیم ترامپ بهطور خصوصی به دنبال دستیابی به توافق بوده و در مورد این سوال که آیا تهران میتواند در سطوح پایین غنیسازی کند، انعطافپذیر است.
در این بین از جمله راههایی که پیشنهاد شد تشکیل کنسرسیوم هستهای با مشارکت کشورهای عربی خلیجفارس است که هفته گذشته نشریات نیویورکتایمز و گاردین به نقل از منابعی به جزئیات این ایده پرداختند. نشریه نیویورکتایمز از پیشنهاد تهران با هدف ایجاد «کنسرسیومی مشترک با کشورهای عربی» برای ادامه برنامه غنیسازی خبر داد و نشریه بریتانیایی گاردین هم با انتشار مطلبی مشابه اعلام کرد که ایران ایده کنسرسیومی متشکل از کشورهای خاورمیانه شامل ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را برای غنیسازی اورانیوم در جهت تلاش برای غلبه و حل مخالفتها و اعتراضات آمریکا با برنامه غنیسازیاش مطرح کرده است.
نیویورکتایمز در گزارش خود به نقل از چهار مقام ایرانی آگاه از این طرح اعلام کرد که ایران پیشنهاد ایجاد یک سرمایهگذاری غنیسازی هستهای مشترک با مشارکت کشورهای عربی منطقه و نیز سرمایهگذاری آمریکاییها به عنوان جایگزینی برای خواسته واشنگتن در جهت برچیدن برنامه هستهایاش را داده است.
در گزارش نیویورکتایمز اشاره شده است که این سرمایهگذاری برخلاف برجام تاریخ انقضا ندارد و دائمی خواهد بود. نشریه بریتانیایی گاردین هم در گزارشی از طرح تهران برای غنیسازی مشترک با امارات و عربستان خبر داد؛ امری که به تهران کمک میکند راهحلی برای اعتراضات آمریکا به ادامه برنامه غنیسازی خود پیدا کند.
گاردین نیز در گزارش خود با اشاره به جزئیات این مساله مینویسد: ایران این طرح را بهعنوان اعطای یک امتیاز میبیند؛ چرا که به کشورهای همسایه خود دسترسی به دانش فنی [در این زمینه] را میدهد و آنها را در این فرآیند نیز ذینفع میکند. آمریکا خواهان آن است که ایران به غنیسازی خود پایان دهد و تمامی تاسیسات هستهایاش را برچیند؛ اما در سایه شکافها و اختلافها در واشنگتن، ترامپ هنوز تصمیم نهایی خود را در این زمینه نگرفته و از جدی بودن ایران در مذاکرات تعریف و تمجید کرده است.
در گزارشی به طرحهای فنی حل مساله غنیسازی پرداخته و اشاره کرده بود که ایران و عربستان و امارات میتوانند یک مرکز مشترک غنیسازی مانند اورنکو ایجاد کنند. دولتهای آلمان، بریتانیا و هلند هر کدام یکسوم مالکیت کنسرسیوم اورنکو را در اختیار دارند و این کنسرسیوم دو تاسیسات بزرگ غنیسازی اورانیوم در هلند و آلمان را اداره میکند و از سانتریفیوژهای پیشرفته نیز بهره میبرد.
همچنین سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین، در مقالهای در این خصوص نوشته بود که دستیابی به توافق هستهای میان آمریکا و ایران، بدون شک یک ضرورت فوری و حیاتی برای رفع یکی از خطرات اشاعه هستهای در خاورمیانه است و یک نقشه راه دومرحلهای میتواند به تحقق دستاوردی تاریخی و عظیم، یعنی خلع سلاح هستهای خاورمیانه، منجر شود. به گفته موسویان، در گام نخست، دولت ترامپ باید با هشت کشور حاشیه خلیج فارس همکاری کند تا از طریق ایجاد یک کنسرسیوم هستهای خلیج فارس، دکترین هستهای جدیدی را تعریف کنند و در گام دوم نقشه راه باید بر ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای هستهای درکل خاورمیانه متمرکز باشد.
در آخرین اظهارنظرها درباره بحث غنیسازی، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه، جمعهشب طی سخنانی تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران برای اعتمادسازی در مورد تداوم ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود کاملا آمادگی دارد، اما نمیتواند در مورد حق مسلم و قانونی ملت ایران برای برخورداری از انرژی هستهای صلحآمیز - به شمول غنیسازی که طبق معاهده عدم اشاعه به هر کشور عضو اعطا شده است - مصالحه کند.
علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر انقلاب، هم روز پنجشنبه در گفتوگو با انبیسی گفته بود که ایران در صورت لغو فوری تحریمهای اقتصادی از سوی آمریکا، آماده امضای توافق هستهای با دونالد ترامپ است. او در این گفتوگو تاکید کرد: «در ازای رفع همه تحریمهای اقتصادی، ایران متعهد میشود هیچگاه سلاح هستهای تولید نکند، ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده خود را تغییر دهد، غنیسازی را در سطح غیرنظامی ادامه دهد و اجازه نظارت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بدهد.» با وجود این اظهارنظرها اما همچنان چگونگی حلوفصل بُعد فنی مذاکرات ایران و آمریکا یا همان غنیسازی محل بحث بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان این حوزه است.
بااینحال همه این راهحلها در حد گمانهزنی قرار دارند و نمیتوان با قطعیت گفت در نهایت چه مسیری در پیش گرفته خواهد شد. با توجه به اظهارات ترامپ در خلیج فارس که احساس میکند مساله ایران حل خواهد شد و ادعا کرده طرح مکتوبی را تحویل ایران داده است، به نظر میرسد این طرح که رویکرد آمریکا درخصوص راهحل غنیسازی است در دور بعدی یا پنجم مذاکرات تحویل ایران داده خواهد شد و مسیر مذاکرات شفافتر از قبل خواهد شد. در همین زمینه نیویورک تایمز معتقد است ترامپ احتمالا برای توافق با ایران به کم قانع خواهد شد. احتمال میرود مذاکرات ظرف چند روز آینده به پیشنهاد عمان در رم برگزار شود.
غنیسازی؛ فنی یا سیاسی؟

امروز راهحلهای زیادی برای مساله غنیسازی ایران وجود دارد اما مساله این است که اراده سیاسی ایران و آمریکا در پی چه گزینهای باشد. به عنوان مثال وقتی دونالد ترامپ میگوید ایران نباید بمب داشته باشد، طیفی از راهحلها برای تحقق این خواسته وجود دارد؛ یعنی ایران میتواند کشوری در آستانه ساخت سلاح هستهای باشد ولی تصمیم به ساخت نگیرد. همچنین وقتی بحث غنیسازی صفر در ایران مطرح میشود، راهکارهای دیگری باید مورد واکاوی قرار بگیرد. مقامات آمریکایی از حدود دو هفته پیش بهصورت یکپارچه بحث غنیسازی صفر و برچیدن سانتریفیوژها را مطرح میکنند و در مقابل ایران میگوید که حداقلی از غنیسازی در کشور خط قرمز تهران است.
در این بین ایدههایی نیز مطرح شده است؛ از جمله ایجاد یک کنسرسیوم مشترک. بحثی که 20 سال است هم توسط ایران و هم توسط کشورهای دیگر مطرح بوده است. منتها مشکل اصلی بحث کنسرسیوم این است که تاسیسات غنیسازی شراکتی در داخل کشور باشد یا در خارج. آمریکا و دیگر کشورها خواهان آن هستند که تاسیسات خارج از ایران باشد اما تهران تاکید دارد که این تاسیسات باید در داخل باشد. لذا در ارتباط با کنسرسیوم در نهایت بحث به این بازمیگردد که غنیسازی داخل کشور انجام گیرد یا خیر. اگر این اختلافنظر حل نشود ایده تشکیل کنسرسیوم عملی نمیشود. بحث غنیسازی حداقلی ایران یعنی غنیسازی 3.67درصد نیز مطرح است که پیشتر این ایده در برجام عملیاتی شد. اگر آمریکا این مدل را بپذیرد برای ایران خیلی مطلوب است و صحبتهای اخیر آقای شمخانی در گفتوگو با شبکه انبیسی نیوز موید همین دیدگاه است. آقای شمخانی از پذیرش غنیسازی حداقلی و توقف غنیسازی با غلظت بالا سخن گفته است. راهحل دیگر تعلیق موقت غنیسازی است که برای بررسی این راهحل باید به تعلیق غنیسازی ایران در سال 1382 رجوع کنیم. در سال 82 و بعد از بیانیه سعدآباد، ایران برای اعتمادسازی پذیرفت که به طور موقت غنیسازی را تعلیق کند اما تاکید داشت که غنیسازی در داخل کشور، حق ایران است. بنابراین این راهحل نیز مطرح است و اخیرا گاردین در مطلبی نوشته بود که آمریکا خواهان تعلیق سهساله غنیسازی در ایران است. در نهایت این پرسش مطرح است که مابهازای هر کدام از این سناریوها برای ایران چه خواهد بود و وضعیت لغو یا تعلیق تحریمها به چه سمتوسویی خواهد رفت؟
دو معنای تعلیق غنیسازی

این احتمال وجود دارد که دونالد ترامپ انتقال اورانیوم غنیشده ایران به خارج در ازای پذیرش غنیسازی در خاک ایران را همان توافق برجام بداند و با آن موافقت نکند. مخصوصا اینکه ایران در طرح غنیسازی منطقهای خواهان حفظ غنیسازی در خاک ایران شده است. فعلا آمریکا بر غنیسازی صفر تاکید دارد. گاردین میگوید آمریکا به ایران پیشنهاد کرده به مدت سه سال غنیسازی را تعلیق کند. اما ظاهرا ایران خواهان داشتن غنیسازی در ازای انتقال اورانیوم غنیشده است. هر دو طرف به توافق محدود و موقت فکر میکنند که درحالحاضر عملیترین اما نه مطلوبترین گزینه است.
هنوز ابعاد و جزئیات پیشنهاد آمریکاییها معلوم نیست؛ آیا خواهان تعلیق چرخه سوخت غنیسازی به مدت سه سال هستند یا صرفا به تعلیق گازدهی به سانتریفیوژها رضایت میدهند؟ این دو مساله از نظر فنی تفاوتهای زیادی دارند. غنیسازی بخش استراتژیک چرخه سوخت است اما همه چرخه سوخت نیست. در مهر 82 وقتی ایران تعلیق غنیسازی را پذیرفت، بر سر تعریف تعلیق بین ایران و اروپا اختلاف افتاد. ایران تعلیق غنیسازی را معادل عدم تزریق UF6 به سانتریفیوژها میدانست اما اروپا تعریف موسعی در نظر داشت که شامل ساخت و مونتاژ سانتریفیوژها هم میشد. در نهایت کار به داوری آژانس کشید. امروز برای ایران معنی و پیامدهای تعلیق غنیسازی بهمراتب متفاوتتر از سال 82است. 22 سال پیش ایران در ابتدای راه بود و امروز سطح، دامنه و فناوری غنیسازی آن بسیار گستردهتر و به سطح صنعتی نزدیک شده است و لذا پذیرش تعلیق برای نظام تصمیمگیری به اندازه سال 82 آسان نخواهد بود. تعلیق غنیسازی به مدت 3 سال دو معنای فنی دارد؛ 1- تعلیق تزریق گاز UF6 به سانتریفیوژها بدون توقف تست سرد و مکانیکی. 2-تعلیق هر نوع فعالیت مرتبط با چرخه سوخت غنیسازی از جمله مونتاژ سانتریفیوژها و تست مکانیکی و تعلیق تبدیل اورانیم یا UCF و سایر فعالیتها. باید منتظر جزئیات باشیم؛ تعلیق غنیسازی در ایران صرفا یک مساله فنی یا اقتصادی نیست. بعد هویتی و پرستیژ آن بهمراتب برای جمهوری اسلامی مهمتر است، زیرا برنامه هستهای ایران بیشتر از آنکه برای ساخت سریع بمب طراحی شده باشد برای ارتقای پرستیژ و اعتبار ایران در جهان طراحی شده بود.
منبع: دنیای اقتصاد