بازار آرام، اقتصاد ناآرام؛ داستان تکراری کاهشهای ناپایدار
افت قیمت ارز در ایران،ثبات اقتصادی یا توهم گذرا؟
گون آیدین: کاهش اخیر قیمت ارز و طلا در ایران، بیشتر بازتابی از انتظارات روانی بازار است تا نشانهای از بهبود واقعی اقتصاد. تا زمانی که اصلاحات ساختاری انجام نشود، این افتها پایدار نخواهند ماند و حتی میتوانند خطرناک باشند.
گون آیدین، در روزهای اخیر شاهد کاهش نسبی قیمت ارز، طلا و سایر داراییهای مالی در بازار ایران بودهایم؛ پدیدهای که برخی آن را بهمثابه نشانهای از ثبات اقتصادی و حتی شروع روند نزولی در بازارهای دارایی تفسیر میکنند. اما واقعیتهای عینی اقتصاد ایران با این خوشبینیها همراستا نیست. بررسی دقیق شاخصهای بنیادین اقتصادی نشان میدهد که این کاهشها بیش از آنکه ریشه در تحولات واقعی داشته باشد، محصول انتظارات کوتاهمدت و واکنشهای روانی نسبت به برخی اخبار سیاسی و گمانهزنیهای دیپلماتیک است.
ساختار اقتصاد ایران همچنان با چالشهای عمیق و ریشهداری مواجه است: تورم مزمن بالا، ناترازی در بودجه عمومی، رشد پایین یا منفی سرمایهگذاری، تضعیف پایه تولید و فقدان چشمانداز باثبات برای درآمدهای ارزی.
در چنین شرایطی، کاهش قیمت ارز یا طلا نمیتواند منعکسکنندهی یک بهبود ساختاری باشد. برخلاف آنچه در سطح بازار مشاهده میشود، همچنان موتورهای اصلی خلق نقدینگی فعالاند، کسری بودجه پابرجاست، و سیاستهای پولی بانک مرکزی تحت فشارهای شدید مالی دولت، فاقد استقلال واقعی و ابزارهای کنترل مؤثر بر تورم است.
کاهش قیمتها در روزهای اخیر عمدتاً به واسطه برخی اخبار سیاسی درباره احتمال بهبود نسبی روابط خارجی و گشایشهای محدود منطقهای بوده که در بهترین حالت میتواند به بهبود موقت انتظارات منجر شود. اما تجربههای گذشته، بهویژه پس از امضای برجام در سال ۲۰۱۵، بهروشنی نشان داده که حتی توافقهای مهم بینالمللی، در غیاب اصلاحات ساختاری و ثبات در سیاستگذاری داخلی، نمیتواند به کاهش پایدار نرخ ارز یا سایر متغیرهای پولی منجر شود. در واقع، توافق بدون پشتوانه اصلاحات اقتصادی، تنها یک تنفس مصنوعی به بازار است؛ نه درمان بیماری.
نکته نگرانکنندهتر، شکنندگی اعتماد عمومی به نظام سیاستگذاری اقتصادی است. بازار در ایران طی سالهای اخیر بارها با نوسانات ناگهانی و تصمیمات غافلگیرکننده مواجه شده و همین امر موجب شده که فعالان اقتصادی هرگونه ثبات قیمتی را موقتی و ناپایدار تلقی کنند. بنابراین، هرچند در ظاهر کاهش نرخ ارز و طلا برای مدتی آرامش روانی به بازارها تزریق میکند، اما تا زمانی که اصلاحات واقعی در نظام مالی، بانکی، تجاری و سیاست خارجی کشور صورت نگیرد، این آرامش نهتنها ناپایدار خواهد بود بلکه میتواند بستر جهشهای بعدی و عمیقتر را فراهم کند.
در نتیجه، نباید به صرف چند سیگنال مثبت یا توافق مقطعی، افت قیمتها را به معنای ورود به دوره ثبات اقتصادی تعبیر کرد. آنچه کشور نیاز دارد، نه تزریق خوشبینی موقت، بلکه مجموعهای هماهنگ از اصلاحات اساسی و پایدار است؛ اصلاحاتی که سالها به تعویق افتاده و بدون آنها، هر «افت قیمتی» میتواند تنها پیشدرآمدی بر یک «اوجگیری بعدی» باشد.
نویسنده: علیرضا مردی